گزارش امروز: تنوع قومی و مذهبی در ایران امروز ظرفیت عظیم پیشرفتی است که هم می تواند موهبتی برای جغرافیای ایران و هم پاشنه آشیل تمامیت ارضی کشور باشد.
حراست از اشتراکات تنوع قومی و مذهبی ، جزو اصول مصرح قانون اساسی و اعتقادی دین اسلام و اولویت کشورداری در نظام جمهوری اسلامی تعریف می شود.
ایران در جغرافیای خارومیانه، سرزمینی با تنوع قومی بسیار است که خاستگاه تمدن های بشری بوده و اقوام با عقاید مختلف طی قرن ها در این سرزمین کنار هم زیسته اند.
در طول تاریخ اما حفظ یکپارچگی سرزمینی با چنین تفاوت ها پروسه ای آسان نبوده و نخواهد بود. این موضوع زمانی دشوارتر می شود که بیگانگان دور و نزدیک به منظور از بین بردن اتحاد در ایران نقشه ها کشیده و طرح ها در سر دارند.
ایران متحد و مقتدر با وجود تنوع اقوام و مذاهب آن، چندان باب میل و مذاق دشمنان نیست و برای انشقاق آن اتحاد و فروپاشی این اقتدار میلیون ها دلار هزینه می کنند.
با چنین دیدگاهی تفاوت های مذهبی و اختلافات قومی به همان مقدار که می تواند ظرفیت پیشرفت ایجاد کند به همان نسبت هم می تواند پاشنه آشیل تمامیت ارضی ایران قلمداد شود. از این رو ضرورت اتخاذ راهبردهایی برای انتفاع از این ظرفیت با توجه به تحرکات وسیع طمع ورزان بیش از گذشته مهم به نظر می رسد.
میان انبوه تنوع اقوام ، افکار و مذاهب در جامعه ایران، قانون اساسی را می توان مهمترین نقطه مشترک چنین جامعه ای نام گذاشت و با تکیه بر اصول مصرح آن به بررسی برخی معضلات اقوام و اقلیت ها در ایران پرداخت.
از دیگر سو و با توجه به اینکه دین رسمی در ایران اسلام است و همگان از تاکیدات این دین درباره برابری اقوام آگاه هستند، بنابراین با توجه به آموزه های اسلام و تاکیدات قانون اساسی چارچوب مشخصی در رفتار با اقلیت ها را باید پایه ریزی کرد که مهترین رکن آن عدالت و برابری باشد.
استراتژی هایی چون یکسان سازی فرهنگی اقوام و نادیده انگاری تفاوت های موجود طی یک قرن گذشته آسیب های بسیاری در پی داشته است که آشکارترین نمود آن وجود برخی کینه های قومی است که ناخواسته در لحن و رفتار عده ای از مردمان یک قوم نسبت به قوم دیگر دیده می شود. واقعیت آن است که یکسان سازی اجباری در موضوع تنوع قومی در ایران موجب واگرایی های قومیتی خواهد شد که اتحاد ایران را با خطرات بیشماری مواجه می کند.
**قانون اساسی حافظ حرمت اقوام
«قبول تفاوت» رمز عبور از چالش هایی است که در سایه تنوع قوم و اعتقاد به وجود می آید. این «قبول» مورد تاکید آموزه های دینی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و خواست عموم مردم جامعه نیز است. برای تحقق این قبول سازوکار قانونی، فرهنگ سازی در افکار عمومی و تغییر رویکرد در سطح قدرت مورد نیاز و ضرورت است.
پیش از پرداختن به کاستی های برخورد با اقوام و مذاهب در کشور شاید بهتر آن باشد که نگاهی کوتاه به مفهوم قوم و مذهب در ایران از دیدگاه قانون اساسی داشته باشیم.
برپایه قانون اساسی، اقلیت های قومی به سه گروه تقـسیم مـی شـوند گروه اول گـروه قومی که تنها به لحاظ قومیت و خـصوصیات متمـایز کننـده جـدای از مـذهب و دین گروه خاصی را تشکیل مـی دهنـد؛ ماننـد: آذری هـا. گـروه دوم اقلیـت قـومی ـ مذهبی هستند مانند بلوچ ها و کردها و در نهایت گروه سوم اقلیت های صرفا دینی که ارامنه و زرتشتیان و یهودیان در این گروه دسته بندی می شوند.
نقطه برجسته قانون اساسی در نگاه به اقوام این است که آنها را شهروند درجه یک دانسته و برای مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی تفکیک نکرده است. فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی تحت عنوان حقوق ملت، مهمترین مبحث درباره حقوق اقوام و قومیت ها را در خود جای داده است.
بر اساس اصل نوزدهم این قانون مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند آن سبب امتیاز نخواهد بود. چنین دیدگاهی بیانگر آن است که قانون اساسی به عنوان مهمترین سند مشترک ایرانیان، دستیابی به آرمان وحدت میان ایرانیان را از شاهراه برابری حقوق می داند و می بیند. بر پایه این قانون نگاه توام با تبعیض و درجه بندی مردمان ایرانی به شهروندان درجه الف و ب، مذموم و مطرود است.
اصول 15و 19 قانون اساسی، صریح تـرین و مهـم تـرین اصـولی هـستند کـه جهت گیری کلی نظام و قانون اساسی را که مبتنی بر اسـتراتژی وحـدت و سیاست همگرایی قومی است، به خـوبی نـشان می دهند.
در اصل 15 قانون اساسی ضمن به رسمیت شناختن تنوع قـومی در کـشور، بـر امکان استفاده از زبان هـای محلـی و قـومی در مطبوعـات، رسـانه هـای گروهـی و تدریس ادبیات قومی در مدارس در کنار زبان فارسی تاکید و تصریح شده اسـت.
با این همه اما طی قرون گذشته با این تصور واهی که اقوام با عقیده ای متفاوت یا رسمی غریب تهدید و تحدیدی برای امنیت اکثریت هستند، رسیدگی به این اقشار و اقلیت ها در اولویت پایانی بسیاری از حکمرانان تعریف شد. با پیروزی انقلاب چنین تفکری گرچه به حاشیه رفت و نگاه توسعه محور و عادلانه به این مناطق اقلیت نشین مورد توجه قرار گرفت اما در مقطع کنونی تبیعض زدایی از نگاه به اقوام و اقلیت ها باید بیش از گذشته مورد توجه و در صدر برنامه ها قرار گیرد.
انکار نابرابری های اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و حتی سیاسی در حوزه اقلیت های قومی و مذهبی هم نمی تواند خطر چنین نابرابری هایی را انکار کند.
**خطرآفرینان فرامرزی
تنوع اقوام و مذاهب تنها موضوع داخلی نیست زمانی که بدانیم بسیاری از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای چشم انتظار کوچکترین چالش قومی در ایران نشسته اند تا با بهره جویی از آن بتوانند به تمامیت ارضی و اقتدار ایران صدمه زنند.
افراط گرایان ایدئولوژیک و «پان»های قومی دو بازوی اجرایی این پروژه هستند که دلارهای، آمریکایی و هماهنگی های عبری-عربی توان و قوت این بازوها را فراهم می کنند. دو گروه افراطی با تکیه بر توهم حمایت از قوم و مذهب حتی قتل و غارت مردمان را بر خود روا می دارند و در بستر آلوده عصبیت های قومی، شاه ماهی قدرت شکار می کنند. نمونه چنین فرآیندی را در سناریو داعش می توان به وضوح دید.
مشکلات اقتصادی و سیاسی در گوشه ای از عراق به ناکامی های مذهبی گره خورد و حمایت های آمریکا و سعودی این گره شوم را روز به روز کورتر ساخت. به گونه ای که هزاران انسان به دست افراطی های داعش کشته شدند. گرچه استراتژی دولتمردان و مردمان همواره صلح طلب ایران، سایه این هیولا را از ایران دور کرد اما ضرورت هوشیاری در جغرافیایی که هر لحظه می تواند بستر ظهور چنین گروه هایی باشد، بر هیچ کس پوشیده نیست.
تاجر کاخ سفید هر آن منتظر اختلافی از جنس قوم و مذهب در ایران است تا دسته ای دیگر از افراطیون را به این بهانه به مرزهای ایران گسیل کرده و امنیت ملی ایران را تهدید کند.
هرچند نگاهی به تجربه های طمع ورزان منطقه ای و فرامنطقه ای نشان می دهد امنیت مرزهای ایران موضوعی نیست که با چنین استراتژی هایی به خطر افتد و در زمان ضرورت همان اقوام و اقلیت در دفاع از این مرزها بر خواهند آمد، اما عقل سلیم در کشورداری ایجاب می کند که همدلی و اتحاد را به عنوان کیمیای مقابله با هر هراسی در داخل کشور تقویت کنیم.
همان گونه که اشاره شد بنیان آغاز زیست مسالمت آمیز جوامعی چون ایران قبول تفاوت ها در مناطق مختلف است و شاید مهمترین مسیر این فرایندِ قبول، آشنایی با چنین تفاوت هایی است .
واقعیت آن است که بی توجهی به آداب، رسوم، زبان اقوام و ارزش های مختلف دینی و مذهبی خطر روز افزونی است که باید به مقابله با آن شتافت. مقوله ایجاب انگیزی چون وحدت جز در سایه آشنایی با تفاوت ها ایجاد نخواهد شد.